شاید میشد که عاشقت باشم

من وب راه انداختم که بنویسم...حالا چی میخوام بنویسم خدا میدونه


بعضیا کله شون بوی قرمه سبزی میده

عزیزان دل سلام

میدونید آدم باید خودش آدم باشه تا بشه بهش آدم گفت نه؟

مگه میشه کسی تو علوم پایه درس بخونه اون وقت نتونه ترماشو پاس کنه؟

راستی تا حالا که همشو خوب دادم به کوری چشم بعضیا...

در ضمن حوزه امتحانیه بعضیا جایه خوبیه ظاهرا برگشتنی پیاده میان...بهشونم خوب خوش میگذره دیگه.

میبینم که به مدرسه بچه های استثنایی هم سر میزنین آفرین!!!یا نکنه مدرسه قبلیت اونجا بود؟

میدونستی داری رو اعصاب من راه میری؟

 

بازدید کننده های عزیزی که میاین یه نظر بدین بد نمیشه

نويسنده: روح لطیف من | تاريخ: جمعه 4 خرداد 1390برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

سلام بچه ها

من سرم با امتحانات گرمه...

دوست ندارم وقتمو با جروبحث با بعضیا از دست بدم.

خواه نرم باشی و خواه همچون سنگ                     آن را که نمی فهمد سخن،گفتن چه سود؟؟؟

بله...ترجیح میدم به امتحانام برسم تا مثل بعضیا که نمی تونن میان ترماشونو پاس کنن نشم

لوکس بلاگم یه کم با ورود من مشکل داره گاها نمیتونم وارد بشم...آخه نویسنده جدید وبم خیلی بو میده و کرم میریزه تو اینترنتم مشکل ایجاد کرده.

تونستمو وقت کردم سر میزنم شما فعلا با این آقای از خود راضی بسازید...چاره ای نیست دیگه.

راستی اون نویسنده جدیده خودمم"روح خبیث من ."برای ورود راحت تر به لوکس بلاگ این کارو کردم...

فعلا بای

نويسنده: روح خبیث من | تاريخ: سه شنبه 27 ارديبهشت 1390برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

هی اینجارو....

بچه ها...

فک کنم اختیار وب یه مدت دست منه...

امتحانا بعضیارو به گریه انداخته...

عزیزان حرفای این مدیر بی لیاقت رو گوش نکنیدا...به منم نمره منفی ندید...من 20م

فیلا بروبچ



 

نويسنده: روح لطیف من | تاريخ: چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:شهرمون, | موضوع: <-PostCategory-> |

بله...

سلام  جیمرا...

قبلا گفتم بازم میگم بعضیا چرتو پرت زیاد میگن...توجهی بهش نکنید.

یه ساعت پیشم که خودشو نشون داد صفحه رو پر کرده بود با این پست آخرش...

چه نویسنده زبردستی...

مثلا مدیرم...

نظرتون درباره این نویسنده جدید چیه؟ اگه راضی نیستید حذفش کنم...

از 20 بهش نمره بدین گرچه نذاشتم اون خراب کاریشو ببینین بعد نظر بدین.

منتظرتونم

نويسنده: روح خبیث من | تاريخ: شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

یک نویسنده زبردست...مثل من

سلام به عزیزانِ گرامی

بعضیا خیلی خود داری کردن ظاهرا. ولی من به شما اطمینان میدم که وقتی اولین پست منو میخونده با این حالو داشتهیا این حالو از این دو حالت خارج نبوده.

درضمن این خانوم یه وب دیگه داره تو بلاگفا که دیدنیه...

marvin72.blogfa.com

حتما ببینید.البته من تو اون وب دخالتی ندارم اگه به دلتون نَشست مشکلی نیست من اینجام.

البته احتمالا خانوم خرخون شده داره درس میخونه

اومدین یه نظر بدین بد نمیشه...

 

نويسنده: روح لطیف من | تاريخ: شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

برا بعضیا

عزیزان مطلب بعضیارو تایید کردم که بفهمه بودو نبودش برام فرقی نمیکنه

اگه حرف اضافی زده بیخود بوده...موی دماغی بیش نیست

احیانا جزو نویسنده هاشد بدونید حتما خیلی التماسم کرده وگرنه...

دوستون دارم منتظر نظراتتون هستم

 

نويسنده: روح خبیث من | تاريخ: شنبه 17 ارديبهشت 1390برچسب:بعضیا, | موضوع: <-PostCategory-> |

امداد نجاتم.مطلب ارسالی ازmaikle

سلام عزیزان.

دیدم بعضیا نیاز به کمک دارن ثبت نام کردم...

من نویسنده جدیدم اسمم  امیرعلی هست.به لج بعضیا اومدم که هم ما رقابت کنیم هم شما فیض ببرین.

 

منتظر پست کوبنده مدیر وبلاگ باشید...

نويسنده: روح لطیف من | تاريخ: 17 ارديبهشت 1390برچسب:امیرعلی, | موضوع: <-PostCategory-> |

ای بابا...

ای بابا...

چپ بریم راست بیایم هیچی فرق نمیکنه...

شاید سهم ما همین باشه...شادیدم بشه کاری کرد...

خلاصه این که هر وقت عقلم اومد سر جاش میام یه پست درستو حسابی میزارم...

آخه تولد پسر عموم بود داداشمو پسر عمومو نوه عموم و...باهم جدال میکردن

منم که ذاتا پرستار بچه به دنیا اومدم...ذله شدم سرم دیگه این آخرا داشت گیج میرفت هنوزم تو همون حالم

اون جهنم دوربینو داده بودن دستم هی میگفتن:« فیلم بگیر فیلم بگیر...»

منم گفتم:«اگه.......شد هم به من ربطی نداره ها...»

خلاصه الان حالم خوب نیست اصلا من چرا الانو واسه اولین پست انتخاب کردم؟

ای بابا...فقط دلم میخواد داد بزنم

نويسنده: روح خبیث من | تاريخ: جمعه 16 ارديبهشت 1390برچسب:ای بابا,,,, | موضوع: <-PostCategory-> |